🔸واینبرگ فیزیکدانی برجسته در فیزیک نظری بود.
استیون واینبرگ اخیرا درگذشت. نقش او در فیزیک معاصر مخصوصا ذرات بنیادی بسیار پر رنگ است، او برای ارائة نظریة الکتروضعیف به همراه عبدالسلام و گلاشو برنده جایزه نوبل فیزیک در سال ۱۹۷۹ میلادی شد.
🔺برداشت یک دانشجو از واینبرگ
در مورد او مطلب بسیار است، متن زیر را با این نگاه مطالعه کنید که از سوی یک دانشجوی فیزیک و برداشت هایش از آثار و سخنرانی های اوست که به طور مختصر بیان می شود. آشنایی من با واینبرگ بیشتر از طریق آثار او می باشد که تقریبا نیم بیشتر آثار او را خوانده ام ☺️ ، اما به یک واسطه انسانی نیز با او آشنایی دارم 😉.
🔸«فیزیکی» بودن واینبرگ
واینبرگ در مباحث علمی فیزیک از دقیقترین افـراد در چند دهة اخیر بـوده اسـت. مگر می شود دانشجوی فیزیک باشید و او را نشناسید، نبوغ بسیار خوبی در فیزیک داشت و یکی از سرآمدان فیزیک در یک قرن اخیر بشمار می آید. سخنرانی های او جذاب و کتاب های فیزیک اش بسیار غنی اند. از همه مهمتر از نظر من او یک «فیزیکدان» بود، چون امروزه اغلب افراد در رشتة فیزیک به نوعی «فیزیک خوان» هستند!. نکته جالبی که در آثار فیزیکی او وجود دارد این است که میتوان از او فیزیک یاد گرفت. کتابهای واینبرگ با دیگران اختلاف بسیاری دارد، نوع نگاه او در کتاب به اصطلاح «فیزیکی» است در صورتی که بقیه مولفان غالبا مسائل را ریاضیاتی طرح میکنند و عملا در این نوع نگاه او رقیبی ندارد و می توان گفت در وزن محتوایی کتاب هایش او شباهت بسیاری به جکسون در الکترودینامیک دارد که کتابش هنوز رقیب چندانی ندارد. کتاب های «نظریه میدان کوانتومی»، «مکانیک کوانتومی» و «گرانش و کیهان شناسی» تمامی خواص ذکر شده را دارا هستند، البته آخرین کتاب وی «بنیادهای فیزیک مدرن» را هنوز مطالعه نکرده ام.
🔸واینبرگ محقق توانمند
معمولا اهداف و انگیزههای پژوهشی و همینطور روش تحقیق دانشمندان در طی مسیر آن ها بشدت موثر است، از تعیین حوزه های فعالیت گرفته تا نظریه پردازی و آزمایش و نتیجه گیری. در مورد انگیزه ها و اهداف واینبرگ و تعیین حوزه فعالیتش در فیزیک بعدا بیشتر صحبت میکنیم، چون نیاز به یک پیشینه شناسی از جهات مختلف دارد. به طوری که وقتی از او در مورد انگیزه ارائۀ نظریه الکتروضعیف سوال می شود، پاسخی می دهد که نشانگر اهداف و انگیزۀ اوست. واینبرگ در هر زمینه ای که وارد شد عملا آن موضوع را جاروب کرده است:کوانتوم، ذرات، گرانش و کیهان و ... البته بیشتر منظورم حوزههای فیزیک است، از نظریه پردازی تا تألیف کتاب. او چه به صورت پژوهشی و چه به صورت آموزشی فعالیت های گسترده ای و موثر داشته است، که به صورت کارکردی در جایزه نوبل فیزیک و کتاب هایش نمایان است، گام های عملی او برای ما مسیر خوبی را ترسیم می کند. عدم رضایت او از مکانیک کوانتومی و ترغیب دانشجویان برای تغییر پارادایم موجود نیز از نکات جالب توجه اوست.
🔸تاریخ نگاری علم
واینبرگ بغیر از فیزیک در زمینه «تاریخ علم» و «همگانی سازی علم» نیز فعالیت هایی بسیاری داشته است. «رویای نظریه نهایی»، «تبیین جهان» و «فکر سوم» کتب او در این زمینه هستند. هر چند او در این زمینهها کوشیده است اما در سـخنرانیهـا و کتـابهـایش بارهـا مواردی را در مورد فلسـفه و هدفداری جهان مطرح کرده است که با انتقاد شدید مواجه شد و جالب توجه است که به مرور و با توجه به شـرایط سـخنانش را نیز اصلاح کرده است. به عنوان نمونه او یک فصل از کتاب «رویای نظریه نهایی» اش را به مخالفت با فلسفه اختصاص داده است که امثال ویلچک (برنده جایزه نوبل) نقدهای جدی بر آن وارد کردند. در مورد موضوعات تاریخی هم اینطور به نظر می رسد جهت دار عمل کرده است.
🔸دین و سیاست واینبرگ
واینبرگ از افرادی است که در مورد دین و سیاست موضع دارد، البته به طور مرسوم او را از لحاظ دینی، بیشتر آتئیست (خداناباور) می دانند اما به نظرم کمی در این اختلاف هست چون در برخی از کتاب ها و سخنرانی هایش بیشتر به این صورت برداشت می شود اما از طرفی در برخی یادداشت های دیگر به گونه ای دیگر که آگنوستیک (ندانمگرا) است.
او مواضع سیاسی مشخصی داشت (تند: اکستریمیست بود!) به طور که از حامیان محکم صهیونیستها بود. و حتی یکی از سخنرانی هایش در لندن را بخاطر رژه اعتراضی علیه صهیونیستها لغو کرد.
🔸 جمع بندی
واینبرگ استعدادی بود که توانست با سخت کوشی اش در شناخت طبیعت نقش موثری را ایفا کند. قوت کتب فیزیکش و همینطور فهم فیزیکی او از قضایا از برجسته ترین ویژگی های اوست. اما در زمینه های تاریخی، فلسفی، دینی و سیاسی دچار تعصبهای خاص و نگاه جهت داری و بعضا نامناسب بود که قوت فیزیکی او را نداشت و غالبا مورد انتقادات شدید و قوی نیز قرار گرفت که نشان از ضعف او در این زمینه ها بود.
#علم | #فیزیک | #واینبرگ
منتهی
آدرس شبکه های اجتماعی:
@MONTAHACOGNITION
- ۰۰/۰۵/۲۰